علیرضا تابش- بنیاد سینمایی فارابی در مقام بازوی اجرایی سازمان سینمایی، بخشی از زنجیره سازمانهایی است که وظیفه مدیریت و تنظیم فضای عمومی صنعت سینما را عهده دار هستند و از همین رو، چه بسا تحلیل و فهم کنش های این نهاد بدون توجه به روندهای «مجموع بازیگران این زنجیره» و بویژه سیاستهای اعلامی از سوی سازمان سینمایی، چندان موجه نباشد.
اما از سوی دیگر بنیاد فارابی بهعنوان نقطه تلاقی مدیریت فرهنگی سینما و فیلمسازان و هنرمندان، موقعیت ممتازی است که سرشت راهبردی این نهاد را برجسته میسازد و به آن جایگاهی ویژه میبخشد. برخی از تدابیر و فعالیتهای صورت گرفته در سال گذشته و در این راستا را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
۱) ایجاد تحول ساختاری در بنیاد سینمایی فارابی، بازتعریف نقشها و تلاش برای چابک و کوچکسازی این نهاد برای بیشینه ساختن انعطاف سازمانی و آمادگی برای پذیرش گونههای نوظهور تصویری، نخستین و ضروریترین گام در این مسیر بود که با طراحی ساختار جدید به تحقق رسید.
۲) استانداردسازی و تنقیح آییننامههای حمایتی، تأسیس سامانه هوشمند دریافت طرح و فیلمنامه، بازتعریف نقش شوراها، از مرجع تأیید یا رد آثار، به مرکزی برای منتورینگ بهینهسازی و ایجاد ظرفیت برای طرحهای رسیده و بالاخره ارائه خدمات توسعه و مدیریت ابعاد کسب و کارهای محتوا محور، گام بعدی در مسیر تحول و نوسازی بنیاد بود که برداشته شد.
۳) اصلاح و به روزرسانی پایپلاین تولید آثار سینمایی، طراحی مرحله « پیش تولید» برای نمونهسازی و تعیین مقیاس آثار سینمایی و آغاز تلاشها برای ترویج مفاهیم کسب و کاری در میان سینماگران، نقش مهمی در توسعه و تصویب آثار قابل قبول در سال گذشته داشت.
۴) و بالاخره مهمترین گام در سال گذشته، پرهیز از افتادن به ورطه «منحنی لبخند» و سرمایهگذاری بیرویه در حوزه تولید و غفلت از دو سوی دیگر ماجرا، یعنی حلقه تحقیق و توسعه، پیش از تولید و تلاش برای ساماندهی نظام اکران پس از تولید بود. توزیع حسابشده منابع موجود برای متعادلسازی نمودار توزیع ثروت، رویدادی مهم و اصولی است که گامهای اصلی برای نیل به آن در بنیاد سینمایی فارابی برداشته شده است.
اما همه آنچه گفتیم و سیاهه بلندبالای فعالیتهای بنیاد که اندک فرصت، ما را از ذکر تکتک آنها ناتوان میسازد، در پرتو تصویر و چشماندازی کلی قابل فهم است که میتوان آن را گذار از «صنعت سینما» همچون کلی منفرد و مجزا به «صنعت تصویر» بهعنوان قلمرویی واحد دانست. این مفهوم و موقعیت جدید که متضمن فرض پیوندهای وثیق میان سینما و دیگر ارکان صنعت تصویر (از تلویزیون تا وبسری) است، معنا و چشمانداز آثار سینمایی را تغییر داده و نقشی نو برای این هنر تعریف
میکند. نیل به چنین چشماندازی، اگرچه دشوار است، بههیچ رو از نگاه ما ناممکن نیست و به همین دلیل نیز در سال پیش رو تلاش خواهیم کرد گامهایی هرچند کوچک بهسمت این چشمانداز کلی، برداریم.
منبع: ایران آنلاین، شماره ۴۹۶۸۳۳، چهارشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۸