محمدرضا ورزی: چندبار فیلمنامه را بازنویسی کردم و واقعا منابع زندگینامهای پروین اعتصامی گسترده نیست.
مارال بنی آدم: من پیش از آغاز این فیلم سر مزار پروین اعتصامی رفتم و از ایشان کسب اجازه کردم.
- از محققان درخواست کردم که مطالب و منابع مختلف از این بزرگوار را در اختیار من بگذارند. نامههایی از این شاعر بزرگ را در اختیار من گذاشتند که به دوست صمیمی خود ارسال میکرده است.
آزیتا حاجیان: شاید نسل نو بیشتر با فروغ آشنا باشند ولی واقعا پروین شعرهای بسیار زیبایی دارد.
- مادر پروین هم مانند هر مادر دیگری نگران فرزندش بود. من نقش یک مادر را با تمام دغدغههایش بازی کردم.
ملیکا شریفی نیا: نقش آگرین برای من بسیار جذاب بود و این شخصیت زاییده تخیل نویسنده است و وجود خارجی ندارد. با تمام وجودم سختیها و غمش را حس کردم.
مارال بنی آدم: واقعیت رقابت سیمرغ جذاب است. ولی امیدوارم بازیگری که لیاقتش را دارد سیمرغ را به خانه ببرد. پدر و مادرم فیلم را دیدند و پدرم گفتند از تو راضی هستم و این بزرگترین سیمرغ برای من بود.
محمدرضا ورزی: پیام من در این فيلم بیشتر این بود که یک زن در شرایط خاص دوران خودش برای تثبیت خود چقدر تلاش کرد و متاسفانه در زمان خودش طعم شهرت را نچشید.
- اشعار فروغ فرخزاد را خیلی دوست دارم، نمیدانم چرا این مرزبندی بین این دو شاعر اتفاق افتاد و قیاس شکل گرفت.
- انتخاب من برای نقش پدر، خود آقای شریفی نیا بودند؛ برخلاف نظر خود آقای شریفی نیا.
محمدرضا شریفی نیا: الان دنیا دیگر دنبال چهره کاملاً شبیه به شخصیت واقعی نمیگردد. من دیگر مارال بنی آدم را پروین میدانم. بسیار ارزشمند است که به یک شخصیت با مفاهیم درونیاش بپردازیم نه صرفاً چهره.
- چهره بیست و چند ساله پدر پروین را کنار تصویر شصت و خردهای ساله من گذاشته و آن را مقایسه میکنند!
- پروین تنها زنی است که حق خود را از این جامعه گرفت.