سینما از بدو تولد در کنار کارکردهایش در صنعت سرگرمی، بهعنوان کارآمدترین و مؤثرترین ابزار فرهنگسازی نقش بسزایی در تبیین و توسعه مبانی فرهنگی داشته است، آنجا که در دست جبهه باطل بوده به «هنر ضاله» فروکاسته شده است و آنجا که در خدمت حق و عدالت قرار گرفته به «عطیه الهی» بدل شده است.
از این منظر باید گفت در تقابل جبهه حق و باطل، سینما نیز کارکردی دوگانه دارد، برخی برآنند تا با آن به تحریف حقیقت و پوشاندن روشنیها بپردازند، گرچه به حکم «یریدونَ لِیطفِئوا نور ال... بِأَفواههم وا... مُتِمُّ نوره ولَو کره الکافرونَ»، بر عبث میپایند و در مقابل، برخی از آن برای بیان روشناییها و حقایق جهان بهره میبرند و از هنر هفتم، هنر متعهد دینی میسازند. بعد از انقلاب اسلامی ایران شاهد رویشهای بسیاری از این هنر متعهد دینی بودهایم، لیکن ساخته اخیر بهروز شعیبی را باید در این زمینه بهصورت ویژه دید. «بدون قرار قبلی» که عرض ارادت سینمای ایران در این روزها به ساحت سلطان سریر ارتضا حضرت علی بن موسی الرضا(علیه آلاف التحیه و الثناء) است، یک فیلم لطیف اجتماعی چندساحتی است. «بدون قرار قبلی» سعی داشته تا بیتکلف هم به مسؤولیت اجتماعی خویش در برابر بخشی از کودکان آسیبپذیر، یعنی کودکان اوتیسمی بپردازد و هم از نهاد مقدس خانواده حرف بزند، هم از دغدغههای اجتماعی این روزها و مهاجرت نخبگان بگوید و هم پرده نقرهای سینما را منور به انوار قدسی امام رئوف(ع) گرداند. شعیبی در «بدون قرار قبلی» نشان داده است که میتوان بدون اغراق و با پرهیز از شعارزدگی در بستری دراماتیک و فیلمی داستانگو و خوشساخت، با مخاطب حرف زد، هم از دغدغههای مخاطب گفت و هم از روشنیها و حقایق. اینگونه سینمای برآمده از مبانی دینی و ظرایف هنری است که در عرصه جامعهسازی و پیشرفت و تعالی دارای نقش اساسی است و میتواند محرک جامعه در مسیر پیشرفت و اخلاق و معنویت باشد. آنچه سینمای ملی امروز ما به آن نیاز دارد، تولید چنین آثاری است؛ آثاری که محتوای درست را در ساختاری حرفهای عرضه و مخاطب را با خود همراه کنند؛ آثاری که فراتر از ذائقه رایج، خود منشأ ذائقهسازی خواهند شد.
منبع: روزنامه جام جم، سه شنبه 31 خرداد 1401، روزنامه شماره ۶۲۴۲