«شب منوچهر مصيري» به همت کانون کارگردانان سينماي ايران و با همکاري بنياد سينمايي فارابي، فيلمخانه ملي ايران و صندوق اعتباري هنر، در ميان استقبال کارگردانان و هنرمندان سينماي ايران برگزار شد.
به گزارش روابط عمومي بنياد سينمايي فارابي، در اين مراسم که شامگاه شنبه 11 آبان در سالن زندهياد عباس کيارستمي بنياد سينمايي فارابي برگزار شد، حضور کمنظير چهرهها از طيفهاي مختلف سينمايي و هنري جلب توجه ميکرد و چهارمين شب کارگردانان سينماي ايران را به يکي از شلوغترين و پراستقبالترين اين شبها بدل ساخت.

بر اساس اين گزارش، «کامران ملکي» که اجراي اين مراسم را برعهده داشت، در ابتداي مراسم گفت: امروز در مراسم بزرگداشت فيلمسازي هستيم که اوائل انقلاب به همراه کامران قدکچيان، رضا ميرلوحي و مهدي فخيمزاده، شرکت فيلم ايران را تاسيس کردند و نخستين محصولشان فيلم «خاک و خون» بود.
او با اشاره به يک آگهي مندرج در سالهاي نخست پس از پيروزي انقلاب اسلامي در روزنامه اطلاعات، گفت: عطاالله زاهد، مجيد محسني، احمد قدکچيان، علي تابش، حميد قنبري، مرتضي احمدي، عزتالله مقبلي، جمشيد لايق، تقي ظهوري، اصغر بيچاره، شکرالله رفيعي، حميد عاملي، جمشيد مشايخي، کامران قدکچيان، عبدالله عليخاني و منوچهر مصيري، آن زمان که هنوز خانه سينمايي تشکيل نشده بود و خانه هنرمندان ايران، خانه تئاتر و... وجود نداشت، اين جمع دور هم جمع شدند و «انجمن هنرمندان ايران» را تأسيس کردند؛ انجمني که در دوراني که همه چيز در مسير انحلال فرهنگ و هنر پيش ميرفت کارهاي بنيادي کرد و بسياري از سينماگران مديون تلاشهاي اين بزرگان هستند.

پيوند انرژي گذشته با فيلمهايي آينده
«محسن اميريوسفي» رئيس کانون کارگردانان سينماي ايران در بخش اول اين مراسم پشت تريبون قرار گرفت و گفت: امشب با چشمي خندان و چشمي گريان در خدمت شما هستيم؛ خندان به اين جهت که شب منوچهر مصيري، فيلمساز و دوست قديمي و کارگردان درجه يک سينماست و با چشمي گريان، به لحاظ اين که فيلم درخشان «خانه پدري» از ديگر کارگردان سينماي ايران آقاي کيانوش عياري ديگر بار توقيف مجدد شد و از اين بابت بسيار متأسفم.
او با کنايه به برخي صحبتهاي مطرح شده در يک برنامه تلويزيوني اظهار داشت: اين فرصت خوبي است که به يکي ديگر از کارگردانان سينماي ايران تبريک بگويم، به خاطر اين که توانست به توقيف مجدد «خانه پدري» کمک کند؛ به آقاي محمدحسين لطيفي همکار عزيزمان که در اين برنامه تلويزيوني گفت قلبش بابت ديدن اين فيلم ناراحت شد؛ به عنوان آدمي که سالها پيش خودم با سکته مغزي مواجه شدم و تا پاي مرگ رفتم، اميدوارم خداوند به آقاي لطيفي تن سالم بدهد اما لطف کند فهرست بيماريهاي ديگرش را هم به بنده بدهد و من موظفم که به کارگردانهاي ديگر بسپارم که خداي ناکرده فيلمي مغاير با ديگر ناراحتيهاي جسمي و روحي ايشان ساخته نشود!
اميريوسفي در ادامه از حاضران خواست تا دعا کنند دوستان به سر لطف بيايند و مشکل فيلم «خانه پدري» مجدداً حل شود و با الهي آمين بلند حضار تشويق شد.
او در بخش بعدي سخنان خود با اشاره به برپايي «شب منوچهر مصيري» گفـت: به غير از سابقه کارگرداني و همصنفي بودنمان، بايد به سابقه 8 سالي که در کنارشان در انجمن «تهيهکننده/کارگردانها» بودم اشاره کنم. به سالهايي که من و آقاي مصيري، بچهشلوغهاي شوراي مرکزي بوديم!
اميريوسفي گفت: چيزهاي زيادي از منوچهر مصيري، تجربيات درخشان قبل از انقلابش در دستياري و کارگرداني و کارهاي صنفي او ياد گرفتهام. اين اهميت دارد که منوچهر مصيري، سالها دستياري کرد و بعد که وارد حيطه کارگرداني شد، فيلم «امشب اشکي ميريزد» را به عنوان يک اقتباس ادبي از يک پاورقي معروف و پرمخاطب از کوروس بابائي ساخت و اين کاري است که شايد امروز کمتر فيلمسازان سراغش ميروند.
اميريوسفي در ادامه اظهار داشت: بايد خاطره دهه شصتي فيلم «تشکيلات» را بازخواني کنيم. اين که در زمان خودش چه استقبالي از اين فيلم شد، چه فيلم نوآوري در ژانر خودش بود و اميدوارم همين انرژي همچنان باشد و اين شب آغازي باشد بر پايان کمکاري منوچهر مصيري و انشالله شاهد فيلم بعدي او باشيم. قبلاً گفتم و باز هم ميگويم که اين شبها، شب بزرگداشت و خداحافظي نيست، شبي است که اميدواريم با انرژي که از گذشته ميآيد، با فيلمهايي که در آينده توسط همين عزيزان ساخته ميشود، پيوند بخورد.

از احترام به پيشکسوتان، احترام ميبينيم
در ادامه «سيروس الوند» پشت تريبون قرار گرفت و طي سخنانش گفت: در زمانهاي که هويت کارگردان در سينماي ايران تحليل ميرود و در تصميمات پخش و برخوردهاي غيرسينمايي گم ميشود، هنرمند تنها و هنر محدود ميشود.
او گفت: امشب را خوش بداريم چون «منوچهر مصيري» يکي از قدرناديدههاي سينماي ماست. من و منوچهر تقريبا همزمان وارد عرصه فيلمسازي شديم. جلوتر از ما «کامران قدکچيان» فعاليتش را شروع کرده بود. من منوچهر مصيري را با کامران قدکچيان شناختم. در سالهايي که دستياري کارگردان، منزلتي داشت، کامران بهتنهايي پروژه زندهياد «علي حاتمي» را ميچرخاند و اين شوخي نيست. امروز اگر «باباشمل» بخواهد ساخته شود، افراد زيادي دور و بر آدم هستند و همه هم خود را علامه دهر ميدانند و کسي را قبول ندارند چون فکر ميکنند تاريخ از آنها شروع ميشود!
الوند گفت: يکي از گرفتاريهاي ما در تقابل با نسل جوان که البته در آن استعدادهاي فوقالعادهاي نهفته است و من اين را کتمان نميکنم، همين است. من خودم با دو دختر جوانم زندگي ميکنم و مسائل آنها را ميشناسم. جسارتهايشان را ميبينم و بر آگاهيهايشان واقفم. اين را هم ميدانم که چيزي بهنام پيشکسوت نميشناسند و حتي پدر و مادرشان يا معلمشان را به آن صورت قبول ندارند! اين بهخصوص در فرهنگ ما مهم است. من در زندگي، هميشه به کسي که جلوتر از من آمده، احترام گذاشتهام و از اين احترام، احترام ديدهام.
اين کارگردان قديمي سينماي ايران گفت: در آن سالها، منوچهر مصيري يکي از دستياران کاربلد بود که از يک خانواده کاملا فرهنگي ميآمد. پدر بزرگوارش يکي از چهرههاي مطرح زمان خود در تئاتر بود و ميتوان گفت که منوچهر بچه تئاتر هم هست. او تجربههاي مختلفي کرد و در برنامهريزي، توليد، تهيه و... سليقه خاصي داشت. منوچهر با همين هويت، کار صنفي را آغاز کرد و هميشه بانظم و احساس مسووليت پاي کار بود. چه در کانون کارگردانان، چه در انجمن تهيهکنندهکارگردانها، اين چنين بود. کار صنفي يک کار وجداني است و جيره و مواجبي هم ندارد. شرافت، احساس مسئوليت و عشق ميخواهد که آدم بيست، سي سال در اين سينما کار صنفي بکند.
الوند همچنين در بخشي از سخنانش با انتقاد از برخي مسائل و برخوردها با سينما و سينماگران اظهار داشت: هنرمند نميتواند مسائل اجتماعي را ببيند و بهروي خودش نياورد.
او در پايان گفت: اميدوارم منوچهر مصيري، دوباره برگردد و باز، از آن فيلمهاي قشنگش بسازد.

کارگرداني در ايران يک تخصص نادر است که بايد به آن بها داد
در بخشي ديگر از اين مراسم، «عليرضا داودنژاد» گفت: من و منوچهر مصيري، چهل و پنج سال پيش در يک شهر ساخت فيلم اولمان را شروع کرديم ولي منوچهر به دليل اين که تجربهاش بيشتر بود و سينماي حرفهاي را بيشتر ميشناخت، خيلي بيمسأله و راحت فيلمش را تمام کرد و رفت اما من براي اتمام فيلمام به مشکل برخوردم و به سختي آن را تمام کردم. فيلمهاي من و منوچهر اکران شد و در روزگار خودش، فيلمهاي موفقي هم بود. منوچهر با سياق هميشگياش مثل يک آدم حرفهاي فيلم ميساخت.
او با اشاره به منزلت و جايگاه کارگردان در سينماي ايران اظهار داشت: تعداد کساني که در ايران فيلم ميسازند به نسبت به جمعيت اين کشور، تعداد زيادي نيست و اين نشان ميدهد که فيلمسازي يک تخصص نادر است، ضمن آن که بر اساس ارتباط کارگردان با متخصصان مختلف در روند توليد يک اثر، يکي از مهمترين وجوه فعاليت کارگردان را بايد «مديريت نيروي انساني خلاق» دانست و البته اين را بايد پرسيد که با اين اوصاف، چرا منزلت کارگردان در ايران رو به زوال ميرود؟
او با ذکر خاطراتي از مديريت بنياد سينمايي فارابي در دهه 60 اظهار داشت: مديران بنياد سينمايي فارابي در دهه شصت به کارگردانان سينما و آدمهاي خوشقريحه، متخصص و خلاق احترام قائل بودند. ممکن است با بعضيها مساله داشتند و اختلافاتي وجود داشت اما به مديريت نيروي انساني خلاق احترام گذاشته ميشد. همين توجهات بود که سينماي پس از انقلاب را دگرگون کرد و سبب شد تا کارگردان/تهيهکنندهها بيايند و سينماي زمينخورده ايران را به سمتي ببرند که در دنيا بدرخشد.
او با گلايه از برخي برخوردها با فيلمسازان و نبود امنيت بازار در سينماي ايران، گفت: اين که در اين شرايط، بنياد فارابي به ويژگيهاي قديمي خود برگشته و به کارگردان اهميت ميدهد، اهميت دارد و بايد از کانون کارگردانان و بنياد سينمايي فارابي به واسطه توجه به فيلمسازي مثل منوچهر مصيري که يک کارگردان حرفهاي و کاربلد است، تشکر کرد.
داودنژاد در پايان سخنان خود گفت: آرزو ميکنم شرايط فراهم شود تا منوچهر سرپاست و دل و دماغ دارد، بتواند چند فيلم بسازد. بايد بپذيريم که براي نسل ما فرصت زيادي باقي نمانده است و انصاف نيست منوچهر، در عزلت، تنهايي و دورافتادگي از صحنهاي که به آن عشق ميورزد، روزگار بگذارند.

حضور کارگردانهاي قديمي پشت دوربين، يک قوت قلب براي جوانترهاست
«محمدرضا شريفينيا» که در فيلم «دنيا» با منوچهر مصيري همکاري کرده بود، در بخش بعدي مراسم با اشاره به ويژگيهاي نقش خود در اين فيلم گفت: حضورم در اين مراسم بهخاطر احترام به کارگرداني است که يکي از بهترين کارهاي کارنامه بازيگريام را با او انجام دادهام. «دنيا» يکي از اخلاقيترين فيلمهايي که در سينماي ايران ساخته شده است. در اين فيلم از منوچهر مصيري، دکوپاژ، کار دقيقاش سر صحنه و تکليف روشن او با همه چيز، بسيار آموختم.
او با ذکر اين نکته که بايد از چهرههاي قديمي چون منوچهر مصيري به عنوان مشاور کارگردانهاي تازهکار استفاده کرد، گفت: حضور کارگردانهاي قديمي پشت دوربين، يک قوت قلب براي جوانترهاست و متأسفم از اين که بخش اعظم آنها کمکار يا بيکارند. يکي از افتخارات من اين است که با تمام کارگردانان اين مملکت کارکردهام.
شريفينيا در ادامه با اظهار اميدواري به اين که مصيري باز هم فيلم بسازد، گفت: فيلمنامه قسمت دوم فيلم «دنيا» آماده است و اميدوارم بتوانيم در خدمت اين کارگردان، آن را بسازيم.
پيام «گوهر خيرانديش» از راه دور براي «منوچهر مصيري»
در بخشي از مراسم، «کامران ملکي» اعلام کرد: «گوهر خيرانديش» که در «دنيا» با منوچهر مصيري همکاري کرده از آمريکا تماس گرفت و ضمن تبريک به منوچهر مصيري بهمناسبت اين بزرگداشت، تأکيد کرد که در اين مراسم، حتما از وسعتنظر و انعطافپذيري اين کارگردان در همکاري با بازيگران سخن گفته شود؛ چرا که اين برخورد حرفهاي، از جمله رفتارهايي است که ميتواند به ارتقاي کيفي نقشآفريني بازيگر در يک فيلم بيانجامد.

پس از 40 سال، حالا ميتوانيم معناي پيشکسوت بودن را دريابيم
در ادامه «شب منوچهر مصيري»، «کامران قدکچيان» روي صحنه رفت و ضمن نقد مسائلي که در گذشته اتفاق افتاده است، گفت: خوشحالکننده است که شب منوچهر مصيري، در بنياد سينمايي فارابي برگزار ميشود.
او گفت: پس از 40 سال، حالا ميتوانم معناي پيشکسوت بودن را دريابم؛ چرا که همه دريافتهاند که نسل قبلي فيلمسازان سينماي ايران چگونه سينما دودستي به جواناني تقديم کردهاند که حالا در اين سينما باذوق و توان فيلم ميسازند و آنها بايد اين واقعيت را بدانند که سينما در گذر از اين دوران، به سادگي دوام نياورد بلکه تداوم آن بهدليل استقامت همين بچههايي بود که حالا يک به يک از آنها قدرداني ميشود.
کارگردان «آواز تهران» گفت: من بابت برپايي شب منوچهر مصيري، خوشحالم و به او و کانون کارگردانان سينماي ايران بابت اين اتفاق تبريک ميگويم و به جوانها هم توصيه ميکنم قدر پيشکسوتان را بدانند و از تاريخ سينماي ايران تا اينجا، آگاهي داشته باشند.

تفاوت «منوچهر مصيري» با بسياري از کارگردانهاي سينما
«نازنين مفخم» در بخش بعدي مراسم پشت تريبون قرار گرفت و با اشاره به همکاري خود در فيلم «دنيا» گفت: منوچهر مصيري هميشه ميگويد دست من براي موفقيت اين فيلم خوب بود اما واقعيت اين است که ترکيب کساني که در ساخته شدن اين فيلم حضور داشتند سبب توليد اثري شد که حرفي تازه ميزند و حتي امروز، نسل جديد با آن ارتباط برقرار ميکند.
اين تدوينگر سينماي ايران اظهار داشت: کارگردانهاي ايراني بسياري هستند که مردم آنها را به اسم ميشناسند و جوايز مختلفي هم گرفتهاند، اما شايد خيلي از آنها فيلمهايشان نديده باشند اما درباره منوچهر مصيري اينگونه نيست.
او همچنين با طرح اين موضوع که سينماي ايران نياز به بازنگري رفتاري هنرمندانش دارد، گفت: درست است که در ادوار مختلف، نقدهايي به مديريتها وارد است اما اگر خود اهالي سينما، به عوامل حرفهاي اين سينما احترام بيشتري ميگذاشتند، خودشان هم با احترام رو به رو ميشدند.
مفخم با ذکر يک خاطره گفت: سعيد پورصميمي ميگفت اول نابازيگر آوردند، بعد نافيلمبردار و بعد ناکارگردان! انتهاي اين روند به «ناتماشاگر» ختم ميشود؛ يعني کسي که اصلا مخاطب سينما نيست. بايد بگويم که بخشي از به هم خوردن اين سلسله مراتب است، به خودمان مربوط است. يعني ما گاه در بخشهايي که بايد در سلسلهمراتب دقت کنيم، قصور کردهايم... مثلا من دستيار نابلد آوردم، کارگردان، «نامونتور» آورده، يا تهيهکننده «ناکارگردان» سر يک فيلم آورده و... پس بايد به خودمان برگرديم و اين نقص را برطرف کنيم.

سر همکاري با او، با هم رقابت وجود داشت!
«عبدالله عليخاني» تهيهکننده سينماي ايران در ادامه اين مراسم گفت: منوچهر مصيري را از اواخر دهه 40 ميشناختم. يک دستيار کارگردان مبادي آداب، خوش لباس، خوشصحبت و کاربلد که گاهي اوقات کارگردانان سر همکاري با او، با هم رقابت داشتند که ايشان را سر کار ببرند.
او با اشاره به ساخته شدن فيلم «تشکيلات» و همکاري با منوچهر مصيري گفت: مرحوم «ايرج صادقپور» قصه اين فيلم را به من داد تا بسازم و بر اساس شناختي که از قديم داشتم، قرار شد آن را با آقاي مصيري جلوي دوربين ببرم. او کارگرداني است که کارش را بلد است و وقتي دوربين کليد بخورد، شخصيت ديگري دارد. در روال کارش تعارف ندارد و به کار فيلمسازي با احترام نگاه ميکند.
عليخاني گفت: به نظرم نسل جوان بايد تاريخ سينماي کشور را مطالعه کند و فيلمهاي مختلف را ببييند. بايد آدمها، نوع فيلمسازي و شخصيت افراد را بشناسد. فيلمسازان جوان خوشذوق امروز ما که با تازهترين تکنولوژيهاي روز فيلم ميسازند، بايد بدانند که ما زماني فقط با يک ژيان و کلي وسائل سينمايي سر صحنه فيلمبرداري ميرفتيم؛ سينماي امروز ايران مديون همان ديروز است.

چرا «منوچهر مصيري» فيلم نميسازد؟
«مهرداد فريد» در ادامه اظهار داشت: اگر ما سال توليد نخستين فيلم بلند سينمايي منوچهر مصيري را شاخص قرار دهيم که سال 57 به نمايش درآمد، تا به امروز هفت فيلم ساخته که به طور متوسط ميشود تقريباً هر شش سال يک فيلم که اين با استاندارد فيلمسازي يک کارگردان خوب، جور در نميآيد؛ چرا که کارگرداني که فعال و توانمند و کاربلد باشد و ايده داشته باشد، بايد بتواند تقريبا هر دو سال يک بار کار کند.
او در ادامه اظهار داشت: اين که چطور يک فيلمساز که از همه ويژگيهاي يک کارگردان با استاندارد بالا برخوردار است، فيلم نميسازد، جاي تأسف دارد و به نظرم بايد اهل رسانه اين موضوع را مطالبه کنند و منوچهر مصيري دربارهاش حرف بزند.
فريد همچنين با اشاره به فعاليتهاي صنفي اين کارگردان قديمي در دهههاي گذشته، افزود: فعاليت منوچهر مصيري در کار صنفي و تلاشي که براي باز کردن مسير فعاليت براي فيلمسازان نسل جديد به خرج داده، ستودني است.

کارگرداني که سينما و تصوير را ميشناسد
«اسفنديار شهيدي» مدير فيلمبرداري سينماي ايران اظهار داشت: وقتي در دهه شصت، بعد از سالها از اروپا برگشتم، از سوي آقايان نجفي و آلادپوش براي فيلمبرداري «تشکيلات» معرفي شدم و ضمن کار با منوچهر مصيري اين نکته را دريافتم که او سينما و تصوير را ميشناسد.
او اظهار داشت: بسياري از فيلمسازان ما اينگونه نيستند. متأسفم که اين را ميگويم اما بارها با فيلمنامهاي روبهرو ميشوم که 88 صفحهاش ديالوگ است! اما مصيري از فيلمسازاني است که در سينما به تصوير اعتقاد دارد و اين اعتقاد بسيار مهم است.
شهيدي گفت: به خاطر دارم سر صحنه «تشکيلات»، آقاي مصيري ما را وادار ميکرد از نور، رنگ و تکسچر و انواع عدسيها استفاده کنيم. اين براي من خيلي خوب بود. نشان ميداد او سينما را ميشناسد و اين يک نعمت بزرگ بود.

نسل منوچهر مصيري، محصول تربيت هنرصنعت سينماست
«فرهاد توحيدي» در ادامه اين مراسم روي صحنه رفت و گفت: سينماي صنعتي کلمه زشتي نيست. فيلم يک کالاي فرهنگي است و کالاي فرهنگي در فرآيند هنر و صنعت توليد ميشود. کالايي که اينجا توليد ميشود، يعني سينماي ملي هر کشور، متکي به بدنه همان سينماست و وقتي تماشاگر دست در جيب ميکند، پول بليت فيلم را ميدهد و به تماشاي فيلم ميرود، سينما را زنده نگه ميدارد.
او با اشاره به همکارياش در نگارش فيلمنامه «دنيا» گفت: اين نخستين همکاري من با دوستاني بود که از سينماي پيش از انقلاب اسلامي ميآمدند. دورهاي که مناسباتش، برپايه تعاريف هنر-صنعت بود و الزامات خودش را ميآورد. ابتدا قصد نداشتم نگارش فيلمنامه «دنيا» را بپذيرم اما حالا بايد بگويم خيلي خوشحالم اصرار علي مزيناني و منوچهر مصيري سبب شد تا اين همکاري شکل بگيرد و يکي از بهترين کارهاي کارنامهام را بنويسم.
اين فيلمنامهنويس اظهار داشت: «دنيا» به نقد رياکاري در جامعه ميپرداخت که امروز بدل به فساد شده است؛ در حالي که پاي اژدهاي فساد، در همان ظاهرسازيهايهايي است که در آن فيلم مورد نقد واقع شد.
توحيدي گفت: نسل منوچهر مصيري، محصول تربيت هنرصنعت سينماست؛ جايي که بايد خاک صحنه خورد و کسب مهارت کرد؛ اين در حالي است که امروز کسب مهارت با ريتم گذشته صورت نميگيرد و همه، از مراودات روزمره تا فعاليتهاي حرفهاي، به سرعت منتظر نتيجه هستيم.
او با اشاره به لزوم قانونمند شدن سينماي ايران اظهار داشت: آن چيزي که بايد بخواهيم، اين است که نظام صنفي داشته باشيم؛ همانطور که اگر پزشکان خطايي مرتکب شوند، نظام پزشکي آن را بررسي ميکند، در سينما هم بايد سازمان نظام صنفي سينما، مرجع رسيدگي باشد. در نظام صنعتي است که هر کس جاي خودش نشسته و قانون وجود دارد. در سينماي صنعتي است که کارگردان به فيلمنامهنويس اعتماد ميکند. در اين سينماست که ديگر نميتوانيم شب بخوابيم و صبح فيلمي توقيف شود.
توحيدي با انتقاد از طرح موضوع سن فيلمسازان به عنوان يک مانع براي تداوم فعاليت آنها در سينما گفت: مگر آنتونيوني در 90 سالگي فيلم نساخت؟ اميدوارم منوچهر مصيري سال آينده فيلم بسازد.

جادهاي که آسفالت شد
«منوچهر مصيري» در ادامه اين مراسم در ميان تشويق پرشور حاضران پرشمار در سالن زندهياد عباس کيارستمي بنياد سينمايي فارابي، روي صحنه رفت و پس از پاسخگويي به ابراز احساسات حاضران، پشت تريبون قرار گرفت. او در ابتدا گفت: هر چه فکر کردم بايد بگويم ديدم عزيزان آن را مطرح کردهاند. من از محسن اميريوسفي و شوراي مرکزي کانون کارگردانان سينماي ايران تشکر ميکنم. از وحيد موسائيان و سرکار خانم سوداگري که زحمات بسياري کشيدند. از حضور عليرضا داودنژاد، سيروس الوند، رضا بانکي، کامران قدکچيان، محمدرضا شريفينيا ممنونم. از حضور بانوي هنرمند -فاطمه گودرزي- در اين مراسم سپاسگزارم. شرمنده محبت استاد بزرگ، «اکبر زنجانپور» هستم. در فضاي بيرون از اين سالن، دست ايشان را بوسيدم و معتقدم دستان اين مرد بزرگ را بايد هزاران بار بوسيد.
او اظهار داشت: جوانها بايد اين نکته را بدانند که يک روز نوبت خود آنها ميرسد. معناي احترام به پيشکسوت، احترامي است که به خودتان ميگذاريد. براي بزرگان سينما، بزرگان خانواده و بزرگان کشور ايران احترام قائل شويد.
مصيري گفت: روزگاري که ما آمديم، پيشکسوتان ما داشتند يک جاده خاکي را صاف ميکردند و آن را تحويل ما دادند. ما اين جاده خاکي را به آسفالت تبديل کرديم و امروز اين جاده آسفالت تبديل به اتوبان شده است. فيلمسازان ما الان بسيار خوب هستند و دارند در اين اتوبان با سرعت حرکت ميکنند ولي بدانند که گذشتگان ما و آنها براي اين سينما - که امروز همه ابزار براي اين که فيلم دلشان را بسازند مهياست - زحمت کشيدهاند و بابتش رنج بردهاند. شاد و سلامت باشيد، مهربان باشيد و همديگر را دوست داشته باشيد.

بايد چراغي براي ورود به آينده روشن کرد
«عليرضا تابش» مديرعامل بنياد سينمايي فارابي در بخش پاياني اين مراسم گرم و صميمي و پرشور اظهار داشت: خيلي خوشحالم که چهارمين شب کانون کارگردانان سينماي ايران با استقبال اهالي سينما و سينما دوستان برگزار شده است. سالها تلاش حرفهاي منوچهر مصيري و همکاران پيشکسوتش در سينماي ايران را قدر مينهيم و قدردان حضور و تلاشهاي هميشگي شما هستيم. به درستي گفتند جوانترهاي سينماي ايران - که تعدادشان در اين سالن قابل توجه است- نيازمند راهنمايي و مشاوره و همدلي پيشکسوتان سينما هستند.
او اظهار داشت: امشب خيلي راجع به گذشته صحبت شد؛ به واقع ميشود ساعتها و روزها درباره گذشته حرف زد اما آنچه امروز ضروريتر به نظر ميرسد اين است، شايد بهتر باشد با همدلي رو به آينده حرف بزنيم و چراغي براي ورود به آينده روشن کنيم؛ يادمان نرود که در دهه شصت و هفتاد، کيان سينماي ايران زير سئوال بود و بايد قدردان مديراني باشيم که از کيان سينما حفاظت کردند و اجازه دادند سينما سرپا بماند و امروز به دست جوانترها برسد. بايد بدانيم که همچنان هم، اين سوتفاهمها نسبت به هنرهاي نمايشي، تصويري، تجسمي، موسيقي و... وجود دارد اما تمرکز را بايد روي نقاط مشترک گذاشت و با نگاه به آينده، اميد را ترويج کرد.
تابش گفت: سينما به همدلي بيشتر صنف در کنار مديران سينمايي نياز دارد تا بتواند وجاهت هنر سينما و مرجعيت سينما را به نهادهاي ديگر ثابت کند وگرنه اين سوتفاهم همچنان پابرجا ميماند و من اميدوارم که با تلاشهايي که جامعه اصناف سينماي ايران و مديران سينمايي انجام ميدهند، شاهد روزهاي پرشکوهتري براي سينماي ايران باشيم.

تجليل از منوچهر مصيري
در بخش پاياني مراسم، مهندس «فرزاد طايفه حيدري» از صندوق اعتباري هنر، هوشنگ گلمکاني، حبيب اسماعيلي، حسين فرحبخش، حسين زندباف محمدآلادپوش، حسن رضايي، محمد برسوزيان روي صحنه آمدند و هديه صندوق اعتباري هنر را به اين سينماگر قديمي اهدا شد.
همچنين «عليرضا تابش» مديرعامل بنياد سينمايي فارابي، «حبيب ايلبيگي» قائم مقام بنياد سينمايي فارابي، دکتر محمد سرير، اکبر زنجانپور، محمدرضا شريفينيا، غلامرضا موسوي، کامران قدکچيان، روي صحنه آمدند و در اين بخش «عليرضا تابش» هديه و لوح يادبود بنياد سينمايي فارابي را به وي اهدا کرد.
در پايان مراسم نيز محسن اميريوسفي، وحيد موسائيان، محمدرضا عرب، قدرتالله صلحميرزايي، نادر مقدس از شوراي مرکزي کانون کارگردانان به همراه جمعي از کارگردانان سينماي ايران (سيروس الوند، عليرضا داودنژاد، اصغر نعيمي، اصغر هاشمي و علي ژکان) در قابي ماندگار، با اهداي لوح و هديهاي از همکار قديمي خود قدرداني کردند.

حضور پررنگ و پرشور اهالي سينما
«شب منوچهر مصيري» در روزهايي که همدلي و اتحاد در سينماي ايران يک لازمه است با استقبال کمنظير اهالي سينما و هنر روبه رو شد. از چهرههاي حاضر در اين مراسم ميتوان به: غلامرضا موسوي، قدرتالله صلح ميرزايي، اکبر زنجانپور، فاطمه گودرزي، نازنين مفخم، حسين زندباف، محمد آلادپوش، اسفنديار شهيدي، اسحاق خانزادي، کامران قدکچيان، سيروس الوند، عليرضا داودنژاد، هوشنگ گلمکاني، محمد سرير، عباس ياري، محمدرضا شريفي نيا، محسن اميريوسفي، نادره ترکماني، مهرداد فريد، فرهاد توحيدي، حسين فرحبخش، محمدرضا عرب، وحيد موسائيان، اصغر نعيمي، علي کريم، علي مزيناني، نادر مقدس، اصغر هاشمي، عبدالله عليخاني، فرامرز روشنايي، کامران ملکي، حسين ملکي، حسن رضايي، محمد برسوزيان، اکبر سنگي، علي اللهياري، عليرضا جاويدنيا، حبيب اسماعيلي، خسرو اميرصادقي، علي ژکان و... اشاره کرد.