مديرعامل بنياد سينمايي فارابي معتقد است سينماي ايران با گذشت بيش از دو دهه از ورود ابزارها و جلوههاي ديجيتال به اين هنر - صنعت و پس از سالها آزمون و خطا، پا به عصر «پساديجيتال» گذاشته است.
به گزارش روابط عمومي بنياد سينمايي فارابي به نقل از ايرنا، حالا دو دههاي از ديجيتالي شدن سينماي در ايران گذشته است و در همين راستا مدرسه ملي سينماي ايران تصميم به برگزاري همايش «سينما در عصر ديجيتال» گرفته است تا ورود بيش از دو دهه ديجيتال به هنر هفتم ايران را در قالب همايش بينالمللي مورد بررسي قرار دهد.
بررسي چشمانداز حضور و گسترش ديجيتال در سينماي ايران که مديرعامل بنياد سينمايي فارابي آن را به عصر «پساديجيتال» تعبير ميکند، از جمله سرفصلهاي اين همايش است.
«عليرضا تابش» مديرعامل بنياد سينمايي فارابي درباره ورود بيش از دو دهه ديجيتال به سينماي ايران، چالشها و آنچه با پيشرفت روز به روز تکنولوژي پيش روي سينماي ايران قرار دارد، با ايرنا سخن گفت که در ادامه از نظر شما ميگذرد.
- با توجه به گذشت بيش از دو دهه از ورود ديجيتال به سينماي ايران موقعيت سينما در توليد آثار را چطور ارزيابي ميکنيد؟
تابش: پيش از پاسخ به اين سوال بايد ابتدا به پديدهاي با عنوان عصر «پساديجيتال» اشاره کرد. در جهان امروز، ما توسط فناوريهاي تحولآفرين محاصره شدهايم و استفاده از اصطلاح عصر پساديجيتال براي تمام تغيير و تحولات ناشي از توسعه تکنولوژي ديجيتال در همه جنبههاي اجتماعي و اقتصادي، غيردقيق و تا حدي تجاري محسوب ميشود. اساساً ورود به اين عصر جديد، تغييراتي بنيادين را در عرصههاي اجتماعي، فرهنگي و به ويژه در حوز? توليد محتواي فرهنگي، از جمله صنعت سينما در پي داشته است تا حدي که اين تغييرات، فعاليتهاي تخصصي در فرآيندهاي توليد، توزيع و نمايش را دستخوش تغيير کرده است.
ديجيتال به عنوان يک پديده علمي، فني و کاربردي در وجوه و سطوح مختلف عرصه سينما را متاثر کرده است. سينماي ايران هم با بضاعت و ظرفيتهاي دانشي، ابزاري و انساني خود از اوايل دهه 80 شمسي، بهعنوان يک ضرورت با اين پديده مواجه شده است. نمونهها و لايههاي اين مواجهه و تاثيرات ناشي از آن در شيوههاي توليد و توزيع فيلم در سينماي ايران به خوبي قابل بررسي، مشاهده و مطالعه است.
اينکه خواسته باشيم درباره موقعيت سينماي ايران در نسبت با اين دوران صحبت کنيم، نيازمند بررسيهاي عميقتر و کارشناسانهتر ديگري است. يافتن پاسخ اين سوال از مجال اين مصاحبه خارج است. آنچه مسلم است و در نگاه کلي از منظر مديريتي و اجرايي در سطح اول، ميشود مطرح کرد: بايد اذعان کنيم ما وارد اين دوران شدهايم و تقريباً دوران گذار را طي کردهايم. شواهد امر اين را به ما ميگويد. ما ديگر نگاتيو مصرف نميکنيم. ديگر از دوربينهاي مکانيکي - اپتيکي گذشته استفاده نميکنيم. صداگذاري، تدوين و جلوههاي ويژه فيلمهاي ما ديگر به شيوه گذشته انجام نميشود. ما ديگر نسخههاي فيلم خود را به شيوههاي سنتي و معمول گذشته نمايش نميدهيم، ترکيب مهارتي فني و حرفهاي انساني، سختافزاري و نرمافزاري سينماي ايران در فرآيند توليد و توزيع فيلم کاملاً متفاوت شده است. نسل جديد و جوانتري وارد اين عرصهها شده است. بنابراين همان طور که گفتم، سينماي ايران در اين مسير قرار گرفته و در حال حرکت است، همچنين شيوهها و ابزارهاي جديد با ساز و کار فني جديد جايگزين ابزارها و شيوههاي گذشته شده است. البته اين همه ماجرا نيست. حتما روشهاي جديد کيفيت نگاه ما را نيز تغيير داده و يا خواهد داد. کيفيت حرکت و سرعت حرکت در اين مسير از جمله نکاتي است که بايد همواره به آن توجه داشته باشيم.
- نظام نمايش و اکران در عصر ديجيتال دستخوش چه تحولات و تغييراتي شده است؟
تابش : اين سوال دو قسمت است؛ بخش اول مربوط به رويههاي نمايش فيلم در سالنهاست که يک بحث کاملاً فني است و در دوران ديجيتال ما شاهد تغيير ماهوي شيوه نمايش فيلم هستيم. با ورود دستگاههاي پخش ديجيتال به سالنها، کيفيت صوت و تصوير آثار تغيير شگرفي پيدا کرده و به تبع آن عوامل فيلمسازي ناگريز در مسير دانشافزايي قرار گرفتهاند و لابراتوارهاي ديجيتال نيز تجهيزات خود را به روز و منطبق با دستگاههاي پخش جديد کردهاند، در نهايت اين چرخه سبب رشد نظام اکران و نمايش در سالنهاي سينماي ايران شده است. در قسمت دوم، بحث نظام اکران و توزيع فيلم مطرح است که بيشتر يک بحث صنفي - اجرايي است که تغيير در شيوههاي تکثير و نمايش، مناسبات اکران فيلم را نيز بي تاثير نگذاشته است. افزايش تعداد نسخهها، فراگير شدن، ارزانتر شدن، سريعتر شدن فرآيند تهيه و توزيع نسخههاي نمايش فيلم از نکات برجسته تغييرات در اين دوران است.
- چه تفاوتهايي ميان زيباييشناسي سينماي ديجيتال و آنالوگ وجود دارد؟
تابش : مفاهيم آنالوگ و ديجيتال متعلق به دو دوره و دو عصر متفاوت است و هر يک اقتضائات فني، اجتماعي و اقتصادي خود را دارد. هر کدام از اين مفاهيم، شيوهها و امکانات خاص خود را در دوره خود براي بيان و خلق اثر هنري براي هنرمند زمانه خود فراهم کرده است. شما اين را در نوع توليدات سالهاي اخير سينماي جهان به خوبي ميبينيد.
- پيشرفت علوم و درنورديدن قلههاي آن، در ديگر شاخههاي دانش بشري از جمله نجوم و پزشکي، دروازههاي نويني فرا روي بشر گشوده است، پس چرا اين امر، در سينما و دنياي جادويي آن رخ نداده است؟
تابش : پاسخ به اين سوال فرصت بيشتري ميطلبد. در هر دو بخش سوال، براي بهتر روشن شدن منظور سوال بايد موارد مصداقي و مورد نظر را بيان کنيم. البته بخش اول بحث شما درست است ولي در بخش دوم هم اينطور نبوده که سينما نسبت به اين تحولات ساکت و منفعل باشد. سينما به عنوان هنر- رسانهاي آوانگارد که وجه تخيل و خيالپردازي در شکلگيري ماهوي آن، نقش و کارکرد اساسي دارد، در تبيين و بيان احوال و شرايط اين دوران آثار قابل تاملي دارد.
- ارتباط انسان و جهان پيراموني تحت تاثير فناوري ديجيتال دستخوش چه تحولاتي شده است؟
تابش : تغييرات در مناسبات اجتماعي مهمترين نتايج حاصل از ارتباط انسان با ابزار ديجيتال است، پديد آمدن فرهنگي نو برآمده از شيوههاي نوين ارتباطات انساني، مهمترين اثر فناوري در چند ده? گذشته بر جوامع انساني است. در انقلاب ديجيتال اثرات اولي? اين تغييرات به وقوع پيوست اما با تحول ديجيتال در عرصههاي مختلف به ويژه در حوز? فرهنگ، محصولات تازهاي پديد آمد. جامعه ايراني در مسير تغييراتي قرار دارد که چشمانداز و دامن? آن چندان که بايد روشن نيست. هر کس کم و بيش حسي از دگرگوني دارد و اين تجربه را به صورتهاي گوناگون بيان ميکند. در جهان حاضر که افراد تحت تأثير فرهنگهاي بسيار متعددي هستند، فرهنگي ميتواند تداوم داشته باشد که نيازهاي مادي و روحي افراد را پاسخگو باشد. مضاف بر اينکه هويت نيازمند نوعي انتخاب است و ما بايد چنان زمينههايِ فرهنگيِ خودي را توسعه دهيم که افراد دلايل کافي براي انتخاب نمادهاي هويت خودي داشته باشند. قطعا براي رسيدن به اين نقطه رسان? نافذي به نام سينما به کمک ميآيد.
همايش بينالمللي «سينما در عصر ديجيتال»، به همت مدرسه ملي سينماي ايران از 21 تا 23 آبان ماه در مرکز همايشهاي کتابخانه ملي ايران برگزار ميشود.