سال پيش در سي و پنجمين سال جشنواره فجر چنين گفتم که «هر انساني، با ورود به سي و پنج سالگي، بايد پاسخگوي انتظاراتي صد افزون باشد. ديگر انتظار ميرود که در فراز و نشيبهاي زندگي به ثبات رسيده باشد و بتواند در آيينه تجارب خويش، جلوههايي يگانه از جهش، پويايي، بازدهي و تعالي جواني را بازتاب دهد.»
با همين باور قبلي، جشنواره فيلم فجر به عنوان «نوروز سينما» تبديل به يگانه نهادي شده که از پير و جوان در سپهر آن سير ميکنند و آن را ارج مينهند. اين جشنِ مليِ سينما اکنون به نقطهاي رسيده که بايد «پويشي نو» آغاز کند؛ اين جهش با همت و اعتماد به نسل جوان، انديشههاي خلاق و پويا راه ديگري پيش رو نخواهد داشت. در اين مسير، تبادل انديشه و استفاده از تجارب نخبگان و پيشکسوتان اين عرصه از الزامات رسيدن به تعالي است، زيرا موفقيتهايي که در اين جشن به آن ميباليم، برآمده از همين تار و پود است. به باور من، پيروزي و موفقيت هيچ اثر هنري در گروي جايزهها نيست بلکه خلق ارزش و ديدگاهي نو در اين جشنواره، فراهم آوردن مسير درست براي جاري شدن و به ثمر نشستن اين استعدادهاست.
اين جشنواره توانسته در آستانهي چهل سالگي زواياي جديدي از سينماي ملي را آشكار و عيار سينماي ايران را ارتقا دهد. سينماي ايران امروز در اوج بالندهگياش قرار دارد و بيشترين افتخارات داخلي و خارجي و تربيت نيرو، حاصل موجوديت آن است. بنابراين بايد با چشماندازي آگاهانه و با حفظ وحدت رويه در ادوار مختلف و ساختاري پايدارتر، به اين جشن کهن بيش از پيش ارج نهيم.
منبع: روزنامه صبا، جمعه 20 بهمن، شماره 877