در شماره 45 روزنامه «سينما» به تاريخ هفتم آذر 96، گزارش مشروحي از ديدگاه برخي سينماگران درباره نقش و جايگاه فارابي در جغرافياي امروز سينماي ايران پرداختيم تا به اين سوال پاسخ دهيم که اين بنياد در وضعيت فعلي «سرمايه ساز» است يا «سرمايه سوز». در ادامه پرداختن به جايگاه اين نهاد تأثيرگذار امروز سراغ عليرضا تابش رفتيم.
مديري که پس از يک دوره مسئوليت، خردادماه همين امسال حکم ابقاي خود در مقام مديرعامل بنياد سينمايي فارابي را از محمد مهدي حيدريان دريافت کرد و حالا از مقام مديريتي پاسخگوي ابهامات درباره کارکردها و نقشهاي اين بنياد است. تابش در پاسخ به دو سوال محوري «سينما» در قالب يادداشتي، به تشريح ديدگاههاي خود پرداخت و ضمن ارائه گزارشي از تغيير مأموريتهاي فارابي در دوران جديد، از تعطيلي قريبالوقوع معاونت «پشتيباني توليد فارابي» خبر داد.
مهمترين کارکرد و امتياز وجود فارابي در سينماي امروز چيست؟
از آنجا که همواره سعيام بر آن است تا بسيار خوشبينانه به قضايا و مسايل پيچيده سينما نگاه کنم، سوال کلي شما را با جزييات ظريفتري پاسخ خواهم داد. بنده هم مثل بسياري از اهالي سينما که دغدغههاي فرهنگي دارند به اين سخن رهبر فرزانه انقلاب که در سال ?? فرمودند: \"سينما، کليد پيشرفت کشور است که در دستان شما سينماگران و هنرمندان ايراني قرار گرفته\"، از صميم قلب اعتقاد دارم و باور شخصيام بر اين است که رمز تعالي و بالندگي کشور، در نگاهي کلان، ريشه در انديشههاي نيک هنرمنداني دارد که ميتوانند ترازهاي بالاتري از سلايق و آموزههاي انساني را با زبان سينما به مخاطبان در ايران و جهان عرضه کنند.
فلسفه وجودي بنيادي همچون فارابي، کارکرد و امتياز خود را، دقيقا در کارکرد و ذات سينماي اصيل ايراني جستجو ميکند و به همين علت از ديرباز فراز و فرودهاي بيشماري داشته و طي ادوار مختلف با ديدگاهها و سلايق گوناگون مديريتي و مشکلاتي که داشته، مسير خود را در زيست بوم سينماي ايران پيموده است؛ بديهي است که در اين واکاوي، در زمانهاي مختلف، تاکتيکهاي متفاوتي را هم اتخاذ کرده باشد. ما دوشادوش فيلمسازان، اسباب جهش فرهنگ و هويت اسلامي ايراني را لابهلاي تصاويري که هنرمندانمان خلق ميکنند ميجوييم. بيش از سه دهه سيطره فرهنگي سينماي ايران در عرصههاي بينالمللي از افتخارات بنياد فارابي است که از بدو تاسيس خود با نهايت سربلندي به آن افتخار ميکند. من برخلاف شما، به جاي کلمه امتياز از واژه امتيازات استفاده ميکنم و سوالم را اينگونه مطرح ميسازم؛ شما امتيازات سينماي ايران را در چه ميبينيد؟ تا برسيم به کارکردها و امتيازات ارزشمندي که فارابي طي سي سال گذشته، با تدبير و دورانديشي مديران و کارکنان خود در مقاطع مختلف کسبکرده است. البته براي رعايت انصاف، بايد اذعان کنم؛ با تغيير و دگرگوني شرايط اقتصادي، اجتماعي و سياسي، فارابي نيز، تلاطماتي را از سر گذرانده است.
طبيعي است که کارکردهاي هر نهادي به فراخور تحولات داخلي و توابع خارجي آن، به ويژه در حوز? سينما که حياتي پويا دارد، دستخوش تغييرات شود؛ اما شرايط انطباقپذيري با تحولات و عنصر زمان دو عامل کليدي اين تغييرات هستند. پس بسيار روشن است که مديران و مسئولان ارشد سينمايي کشور از جمله بنياد فارابي با تمام توان و بضاعت خويش در خدمت چنين هدفي باشند.
طي چهار سال گذشته همواره کارکرد بخشهاي مختلف بنياد در حال رصد و ارزيابي بوده است، ميتوان پايان دادن به فعاليت معاونت پشتيباني و توليد را نمونهاي از اين مدعا دانست. واگذاري تجهيزات در آستانه ورود به عصر ديجيتال و بهينهسازي دستگاههاي جايگزين، امري اجتناب ناپذير محسوب ميشود که شايد زودتر از اينها هم ما و هم سينماگران بايد به استقبالش ميرفتيم. هدف ذاتي اين معاونت تامين ابزار و تجهيزاتي بوده که براي توليد آثار سينمايي در اختيار پروژههاى سينمايى قرار ميگرفت؛ حالا در شرايط امروز که بخش خصوصي با هزينه مناسب و کيفيت عالي نيازمنديهاي سينما را به درستي تامين ميکند، ديگر نيازي به حضور خدمات بنياد با اين ماموريت نيست و طبيعي است که ما فعاليت آن معاونت را متوقف و تعطيل خواهيم کرد.
البته بايد در نظر داشته باشيم که بنياد فارابي هم يکي از ارکان سينماي کشور است و به ميزان جغرافياي خدمات و امکانات خود اثرگذاري داشته و حيات طبيعياش را پيموده است. به موازات اين جريان طبيعي، صنوف با سطحي از دانش و آگاهي يا بخش خصوصي با هدف و سرمايه مشخص به عنوان ارکان ديگر سينما در اين زيست بوم به ايفاي نقش ميپردازند. پس اگر بناي ارزيابي کارکرد را داشته باشيم بايد سهم هر يک از بخشها در اين کل، محاسبه شود.
منکر اين نخواهيم بود که کاستيهايي هم در اين مسير وجود دارد و مولف? زمان به عنوان عامل اصلي نقش به سزايي داشته، شايد توقف در فعاليت معاونت پشتيباني توليد در بنياد بايد يک دهه قبل به وقوع ميپيوست، تغيير و تحول محصول ريسكپذيرى و تصميمگيرى مديران است اما اين اقدام در سال 95 صورت گرفت که خيلي دير بود.
اکنون بنياد کارکرد معينى با اهداف مشخص شده در چارچوب طرح جامع سينما دارد، به نحوى که در دوام و ادار? جريان توليد به سهم خود در جامعيت سينما مؤثر واقع شود، برنامه ما تا سال 1400 مشخص شده و هر ساله برشي از آن در قالب ماموريتهاي جديد، در دستور کار قرار ميگيرد. همانا که کارنام? آثار مورد حمايت بنياد و افتخارات حاصل شده از آنها در اين چند سال گواه خوبي براي تبيين اين کارکرد است.
مهمترين کارکردهايي که اين بنياد ميتوانسته داشته باشد و امروز از آن فاصله گرفته يا فاصله دارد کدام است؟
در شرايط اقتصادي موجود، مهمترين کارکرد فارابي ميتواند اين تلقي شود که همچنان بر مبناي اساسنامه تاسيسش و بنا برعهدي که با سينماگران، طي سالهاي مورد اشاره بسته در راستاي حمايت از توليد آثار ارزشمند در کنار هنرمندان قرار بگيرد ولي با اتخاذ تاکتيکهاي جديدتر. ما پيش از تهي? طرح جامع سينما، کلي? متغيرهاي اثرگذار در کارکرد فارابي را مورد نقد و بررسي قرار داديم و حاصل آن به مثابه نقشه راه در اين طرح مشخص شده است. اگر بخواهيم از مجموعه اقداماتي که بنياد تا سال 1400 دنبال ميکند، رئوسي را طرح کنيم، مهمترين آنها مرجعيت فرهنگى بنياد در سينماى حرفهاى، توانمند سازى زيرساختهاى توليد و توزيع در سينما، تغيير در شيوه تامين مالي و راهاندازي صندوق سرمايهگذارى فيلم، توجه به فناوريهاي نوين و حمايت از کسب و کارهاي عرص? مجازي در حوزه سينما خواهد بود؛ اگر فارابي را جامعيت سينما در نظر بگيريم کارکرد اصلي آن به تعالي جريان فرهنگي سينما پيوند خورده است. بنابراين وقتي در مرکز اين جريان قرار بگيريد بايد به عوامل تأثيرگذار بيروني و خارج از مرزهاي جغرافيايي که بستر رواج و حيات يک فرهنگ است توجه ويژهاي داشته باشيد. با همين رويکرد ما در عرصههاي مختلف نظير تامين سرمايه توليد يک فيلم بدنبال تغيير در شيوههاي تامين آن و اعطاي تسهيلات مالي همگام با تحولات و الگوهاي موفق و استاندارد جهاني خواهيم بود تا به سمت شفافسازي که گمشد? امروز سينماي ماست حرکت کنيم. در حال حاضر تاسيس صندوق سرمايه گذارى فيلم مراحل پاياني و تشريفات قانوني را در سازمان بورس طي ميکند؛ از ويژگيهاي مهم آن ميتوان به معافيت مالياتي، شفافيت و همچنين کاهش هزينههاي دولت اشاره کرد و اين شيوه تامين مالي از ارکان اقتصاد مقاومتي است که مجموع اين موارد ارزشمند هستند زيرا اين مولفهها در شرايط امروز سينماي کشور عملاً وجود ندارند.
بازوي اجرايي سازمان سينمايي در دور? جديد، بر اساس اعلام قبلي در صدد است تا تمام توان خود را مصروف اين امر نمايد تا سينماگران در راستاي نهضت توليد محتوا و اجراي سياستهاي اقتصاد مقاومتي راهي را در پيش بگيرند که طي آن سينما و سينماگران قادر باشند با کمترين تکيه بر بودجههاي دولتي روي پاي خود بايستند و با کمترين دخالتهاي مالي، شاهد توليد و بهرهوري در اکران باشند. قبول شرايط نو و ايجاد فرصتهاى جديد حمايت از سينماگران، يکي از اقدامات اين دوره محسوب ميشود. سينماگران پيشكسوت و كارگردانان جوان بايد منتظر پاسخ مستقيم مخاطبان خود در اکران و نمايش باشند و با سود حاصل از اكران محصولي که خلق کردهاند، بسترهاي لازم براي توليد اثر بعدي خود را فراهم نمايند. نکته مهم ديگري که در دوره جديد نميتوان نسبت به آن بيتوجه بود حضور نسل جديد و تازه نفسي از فيلمسازان و تهيه کنندگان جوان است. آبرو، سرمايه و آينده سينماى حرفهاى قطعا متعلق به آنهاست که البته توجه ويژه به تجربه و توان پيشکسوتان را نيز نميتوان از نظر دور داشت.
اگر بخواهيم به موارد مغفول مانده اشار? مستقيمي داشته باشم شايد يکي از مهمترين آنها فضاي مجازي باشد. پيشرفتهايي که به سبب شکلگيري اين عرص? جديد پديد آمده بخش مغفول ماند? سينماى حرفهاي است که با سرعت و جديت درحال تدوين نسخه نهايي از شيوه نامهاي جهت حمايت از کسب و کارهاي نوآور و ارزش آفرين به منظور تحقق نهضت توليد محتوا در حوزه سينما هستيم. نسبت سينما و فضاي مجازي و حرکت به سمت اقتصادي شدن فضاي ديجيتال در اين حوزه، ضرورتي است که بايد توجه ويژهاي به آن داشت، زيرا نظام بازرگانى فيلم و تامين مالي سينما با پيشرفتهاي عرصه مجازى سازگاري نداشته است. همانگونه که رياست سازمان سينمايي بارها در برنامه هايشان به نهضت توليد محتوا اشاره داشتهاند، بنياد، همسو با اين جنبش فرهنگي، اقدام به تشکيل شوراها و جلسات تخصصي کرده که طي سال آينده در همين جشنواره پيش رو، شاهد برخي از نوآوريها مىباشيم.
تعامل بنياد طي اين سالها با هنرمندان سينما بسيار گوياتر از آن است که درصدد اثباتش باشيم اما اميدواريم اين دادوستد فرهنگي بيش از پيش پررنگتر و تاثيرگذارتر جلوه کند. بيگمان بسياري از فيلمسازان ايراني ميتوانند شهادت دهند که بنياد در عرصه حضور بينالمللي نقش بي بديلي را عليرغم تمامي محدوديتهاي سياسي برداشته است و خواهد برداشت. ما همواره با حفظ وظيفه حمايتي خود از سينماگران، هموار ساختن زمينههاي مربوط به سرمايهگذاريهاي مشترک داخلي و خارجي را با جديت دنبال ميکنيم.
در آخر بايد اشاره کنم که بنياد فارابى، ديگر نهادهاي فعال در سينما را نه تنها رقيب خود نميداند بلکه همكارىهاى مشترك با اين نهادها را در دستور كار قرار داده و طى دو سال اخير برخى توليدات سينما محصول حمايت و همكارى فارابى و اين نهادها بوده، مديران فارابى دست دوستي به سوي هرکدام از نهادهاى سينمايى که تلاش ميکنند تا اسباب سربلندي سينماگران ايراني را فراهم نمايند دراز کرده و به گرمي ميفشارد.
منبع: روزنامه سينما، چهارشنبه 8 آذر1396