وزش سهمگین باد، اوراق نویسنده مستاصل را به رقص پراکندگی میآورد. پرواز سطور از لابهلای نردههای ایوان خانه، آغاز قصه را به سطری دیگر میسپارد؛ زن، دادگاه، طلاق. «هامون» به کارگردانی زندهیاد داریوش مهرجویی روایتگر زندگی زناشویی و کشمکشهای مرد مستاصل و پریشانخاطریست که قلم میزند، قلم در ورطه سخننامهای با محوریت عشق و ایمان.
ناصر تقوایی دیگر فیلمسازیست که با اثری به نام «کاغذ بیخط» تصویری از نویسنده را به قابهای عریض پرده نقرهای میآورد. در پی علاقه شدید رویا به داستانسرایی، جهانگیر به او پیشنهاد کلاس نویسندگی میدهد تا نوشتن را حرفهای دنبال کند. رویا هم چنین میکند، اما چنان درگیر این فرایند میشود که صدای جهانگیر را بلند میکند. تشنجهای جاری امکان نوشتن در منزل را از رؤیا میگیرد و برای همین راهی خانه مادرش میشود تا نوشتن فیلمنامه را به اتمام برساند.
«یک بوس کوچولو»، ششمین فیلم بلند بهمن فرمانآرا در مقام کارگردان است. او در تکمیل سهگانه خود بعد از «بوی کافور عطر یاس» و «خانهای روی آب» این فیلم را با مضمون نگاهی دیگر به قرار گرفتن در مسیر سفر به سرای پایدار مقابل دوربین برد. «یک بوس کوچولو»، داستان دو دوست نویسنده که یکی از آن دو بعد از سالها به ایران بازمیگردد را روایت میکند.
در این بین گذشته از فیلم سینمایی «شبهای روشن» که اشاره به کتب و نویسندههای متعددی در قاب و دیالوگ نظیر بوستان و گلستانِ سعدی، تذکرهالاولیایِ عطار، میعاد در لجنِ نصرت رحمانی، سرگذشت آکیو به قلم لو شون و زاده اضطراب جهان به نویسندگی محمد مختاری دارد، از «دزد و نویسنده» و «بانوی اردیبهشت» میتوان به عنوان دیگر آثاری یاد کرد که نقشبندی قلم به تصویر کشیده میشود.