بنیاد سینمایی فارابی
تاریخ: 21 بهمن 1401

هوک، سیستان و بلوچستان کرانه موفقیت

  • کد خبر: 112021
  • تعداد مشاهده خبر: (1251)
  • نویسنده:
  • گروه خبر: يادداشت

رقیه محمدزاده کارشناس و مدیر رسانه در خصوص فیلم «هوک» یادداشتی برای خبرگزاری برنا نوشت.

آنچه فیلم هوک به نمایش می‌گذارد روایتی زیبا از تلاشی زلال و خستگی ناپذیر است برای فتح قله های موفقیت. میرحان از دوره نوجوانی برادر خود را برای ورزشکار شدن و تحصیل تشویق می کند. برادر بزرگتر در اثر حادثه ای توان تکلم و حرکت خویش را از دست می دهد، شیرحان از این حادثه بی نهایت متاثر می شود اما با کمک اطرافیان خود را بازیابی کرده و تمام توان خویش را برای به ظهور رساند آرزوهای برادرش متمرکز می کند. حمایت ها و کمک های میرحان سبب شده شیرحان خوشحال و ارامش برادر خویش را حتی برای لحظه ای فراموش نکند. پسرک بزرگ می شود و علاوه بر موفقیت در تحصیل، ورزشکاری موفق می گردد. نقش حمایتی و تربیتی میرحان، سبب مراقبت از برادر در برابر انحرافات ناخواسته مسیر موفقیت می شود.

هوک تصویری زیبا و باور پذیر از منطقه بلوچستان را برای مخاطبان ترسیم می کند. تصویری از پتانسیل های اقتصادی و اجتماعی موجود در منطقه و معرفی استعدادهای انسانی که این منطقه از کشور می تواند خاستگاه بروز و بالندگی ایشان باشد از نکات قابل توجه در فیلم هوک بود.

فضای اثر حکایت از شناخت کامل سازنده و نویسنده فیلم از فرهنگ و اتمسفر منطقه دارد. بدون شک معرفی اقوام توانمندهای اقوام ایرانی در کنار ترسیم جاذبه های گردشگری آن خطه می تواند فرصتی برای شناخت را در اختیار مخاطبان در ایران و جهان فراهم آورد. انتخاب سوژه که ظرفیت انعکاس بین المللی دارد نکته قابل اعتنای دیگر این اثر بود.

در فیلم هوک دریا پدر و برادر شیرحان را از او می گیرد اما در عوض دیدگاهی به وسعت دریا به ناکو حمزه و مربی شیرحان داده، نکته ای که سبب می شود شیرحان در مسابقه پایانی خویش به هر قیمت برنده شدن را خواستار نباشد. توجه به استفاده از لهجه منطقه، المانهای فرهنگی پوشش از دیگر نکات مثبت اثر بود. روابط خوب بین دو برادر و هم چنین رابطه توام با احترام و تعامل مادر و فرزندان و متقابلا احترام فرزندان به مادراز نکات قابل توجه در اثر بود. علاوه بر شیرحان در سایر خانواده ای ترسیم شده نیز در موارد که خانواده ها در کنار یکدیگر مشاهده می شوند روابط توام با احترام متقابل ترسیم شده بود. فاصله گرفتن از تصویر کلیشه های مرسوم برای سیاه نمایی و روایتی ساده وخطی از روند زندگی بر باورپذیرتر شدن اثر کمک کرده بود.