بنیاد سینمایی فارابی
تاریخ: 15 بهمن 1400
درباره «بیرو»

مروارید گل‌آلوده

  • کد خبر: 109524
  • تعداد مشاهده خبر: (626)
  • نویسنده:
  • گروه خبر: يادداشت

به گزارش روابط عمومی بنیاد سینمایی فارابی، نعمت‌الله سعیدی درباره فیلم «بیرو» ساخته مرتضی علی عباس میرزایی نوشت:
«بیرو» گردنبند گرانبهایی است از جواهراتی مثل: ان مع العسر یسرا... ضرورت توکل داشتن... مبارز بودن... مقاومت... عدم سازش‌کاری...  معرفت و وفاداری به دوستان... مبارزه با ظلم و تبعیض، چه در شکل تقابل فقر و ثروت و چه به صورت دادخواهی حاشیه از مرکز... پایین شهر از بالا شهر... افشای باندبازی و مافیاگری... و دانه های مروارید دیگری که تعدادشان در فیلم کم نیست. اما گردنبندی که زیر فشار این همه حرارت آرمان‌گرایانه ذوب شده و حتی حلقه‌های زنجیر آن نیز از هم گسسته است و مخاطبان را با کارگردانی تنها گذاشته است که گویی هنوز برای خرج کردن ثروت هنگفت خود تصمیم خاصی نگرفته است.
اولا به نظرم کارگردان حداقل در خط‌شکنی موفق بوده است. او توانسته به سینمای ایران که سال‌هاست از فقر شدید سوژه رنج می‌برد و از این نظر به بیماری دیابتی شبیه است که تمام سلول‌ها و بافت‌های بدنش در قند غوطه‌ور است... اما نمی‌تواند از آنها تغذیه کند... روش درمان ساده‌ای را پیشنهاد کند که نیاز به انسولین وارداتی ندارد. روشی که در آن کافی است چشم‌ها را شست و به نوع دیگری باید دید. روشی که نشان می‌دهد «بحران قحطی سوژه» چیزی غیر از یک توهم دروغ نیست! اما شاید خودش از سادگی و تاثیرگذاری بالای این راهکار دچار تردید شده است. تردیدی شاید از جنس دوگانه فیلم‌فارسی و سینمای روشنفکری. اما ظاهراً مرتضی‌علی عباس‌میرزایی که در نه گفتن به سینمای روشنفکری به یقین رسیده است، خودش هم می‌داند که فیلم‌فارسی روی دیگر همان دیابت است...
عباس‌میرزایی اگر نخستین مخاطب فیلم خودش باشد، می‌داند که موفقیت در سینما، مخصوصاً سینمای معاصر کشور، اگر دشوارتر از دنیای فوتبال نباشد، راحت‌تر نیست. یعنی برای تبدیل شدن به کارگردانی دل‌نازک و پوست‌کلفت  _ که ظاهری شبیه جمع محال ضدین دارد _  باید خیلی بیشتر از اینها جنگید و مقاومت کرد. او فعلاً ثروت و ثمره کار خودش را متواضعانه در پای مخاطب ریخته است. چرا که می‌داند این مرواریدهای گران‌بها حتی اگر گل‌آلوده شوند نیز هنوز ارزشمندند.
بیرو سوژه اصلی خود را حرام نکرده است اما قطعاً حق آن را نیز ادا ننموده است. نهایتاً به نظرم، تلاش برای پیدا کردن راهی دیگر در این بن‌بست ذاتاً ارزشمند است، حتی اگر موفق نبوده باشد. من اگر هنوز فرزندانم نوجوان هایی ۱۲ یا ۱۳ ساله بودند دوست داشتم این سیاه مشق عباس میرزایی را ببینند.

منبع: ویژه نامه مجله نقد سینما| نقد نوشت