روزنامه «جهان صنعت» ويژه نوروز 97
محمد تاجالدين - نقش و ميزان تأثيرگذاري دولتها در هنر هميشه مورد بحث و مناقشه بوده است. اينکه دولت بتواند يا حتي بخواهد مثلاً به جرياني مانند سينما جهت بدهد و در ساخت و اکران فيلمها تأثيرگذار باشد مسألهاي است که گويا قرار نيست حد و حدودي برايش تعيين شود.
بسياري معتقدند نقش دولتها صرفاً بايد به عنوان حمايتگر باشد و برخي ديگر نظري مخالف دارند. آنها ميگويند دولتها بايد در ريزترين جريانات سينمايي مانند نوع فيلمنامه و روايت داستان نيز اثرگذار باشند.
در اين بين نقش و حضور بنيادي مثل فارابي در سينماي ايران هميشه با جنجال و بحث همراه بوده است. بنيادي که در خرداد 1362، پس از روي کار آمدن فخرالدين انوار به مقام معاونت سينمايي، يک گروه مشاوره متشکل از سيدمحمد بهشتي، محمد مهدي دادگو و محمد آقاجاني که از برنامهريزان صدا و سيما بودند و مهدي مسعودشاهي که مديرکل اداره نظارت و نمايش وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بود –به عنوان نماينده- تشکيل شد.
در سالهاي گذشته نام فارابي با ريخت و پاش و ساخت فيلمهاي به اصطلاح فاخر گره خورده است. فيلمهايي که بلااستثنا در گيشه شکست ميخورند و هيچگاه سرمايه اوليه را به خزانه دولت برنميگردانند. عملکرد شکست خورده فارابي در ساليان گذشته باعث شده مديران فعلي سازمان به راه چاره فکر کنند.
عليرضا تابش مدير جوان بنياد سينمايي فارابي از روزي که سکان هدايت اين موسسه دولتي را برعهده گرفته سعي کرده در رويه پيشين تغيير ايجاد کند. مشارکت در ساخت فيلمها، راهاندازي صندوق سرمايهگذاري سينما و... چند راهکار او براي برون رفت فارابي از وضعيت موجودند؛ اقداماتي که باز هم با مخالفت بدنه سينما روبهرو شده است. به همين خاطر و براي روشن شدن آينده فارابي گفتوگويي با تابش داشتيم و با او در مورد طرحهايش صحبت کرديم.
در گفتوگوي اخيرتان از صندوق سرمايه گذاري سينما صحبت کرديد. ميخواستم بپرسم دقيقا ساز و کار اين صندوق چگونه است و قرار است چه کاري انجام دهد. آيا باز با محوريت دولت قرار است حرکتي آغاز شود يا متکي به بخش خصوصي است؟
فرايند سرمايهگذاري و ورود سرمايه به صندوقهاي بورسي کاملا فرآيند آزاد و براساس قوانين بورس است و هر فردي با کد بورسي معتبر ميتواند يونيت صندوق را خريد و فروش کند. بنابراين با توجه به فضاي کاملا رقابتي در بورس صندوقهاي سرمايهگذاري به سمت مديريت با ريسک بهينه و بازدهي بالا و فارغ از ديد مديريتي سوق داده خواهد شد. در همه کشورها بورس براي خود ساز و کاري دارد، در ايران نيز اين ساز و کار براي اولين بار در حوزه سينما به وجود آمده است. علاقه منديم مردم ميتوانند همچون سهامداران ساير حوزهها (که در بخشي از آن کالا سهيم هستند) در بخشي از توليد فيلم سهيم شوند و به نسبت سهامي که خريداري ميکنند در سود آن مشارکت دارند و در نهايت سود بيشتري نيز خواهند برد. ساز و کار آن دقيقا مثل ساز و کار بورس است. البته بايد اشاره داشت که تغيير در متغيرهاي حمايتي از توليدات سينما، بارزترين مؤلفه صنعتي شدن سينما است و ما در طول اين مسير حرکتي را آغاز کردهايم. از مهمترين ويژگيهاي اين صندوق ميتوان به معافيت مالياتي و شفافيت اشاره کرد. مجموع اين متغيرها در کنار هم بسيار ارزشمند است زيرا هر يک از اين موارد در شرايط امروز سينماي کشور به صورت يکپارچه عملا وجود ندارد.
اساساً اين صندوقها همان طور که از نامشان مشخص است، سرمايهگذاري ريسکپذيري دارند اما شاخصهاي سرمايهگذار و ميزان سرمايهگذاري (واحدها) در جهت تامين مالي صندوق از پيش در اميدنامه آن تعريف شده است.
از کميته سرمايهگذاري صحبت کرديد، اين کميته از چه نفرات يا ارگانهايي تشکيل شده؟
کميته سرمايهگذاري متشکل از متخصصان بازار سرمايه و متخصصان حوزه هنر به ويژه متخصصان سرمايهگذاري در پروژههاي سينمايي است. نکته قابل ذکر اين است که صورت جلسات کميته سرمايهگذاري کاملاً شفاف بوده و براساس قوانين بورسي به صورت دورههاي مشخصي روي سايت ويژه بورس «کدال» قرار خواهد گرفت.
باز هم شما در گفتوگوي آخرتان از ترکيب سرمايهگذاري جسورانه در مورد صندوق سرمايهگذاري سينما صحبت کرديد. آيا فکر ميکنيد با تمام مشکلات اقتصادي و نوسانات بازار، سرمايهگذار بخش خصوصي تن به سرمايهگذاري جسورانه خواهد داد؟
صندوق جسورانه ترجمه «ونچور فاند» بوده و تنها برداشت جسورانه به معناي خطرپذير نيست. در واقع با توجه به قوانين و اميدنامه و اساسنامههاي تيپ سازمان بورس متوجه خواهيم شد در صندوقهاي جسورانه ارکان نظارتي مانند متولي و حسابرس مسوول صيانت از حقوق مردم و تداوم شفاف سازي است همچنين در صورت رجوع به بازار بورس ايران و نگاهي به صندوقهاي جسورانه موجود و يا صندوقهاي پروژه، ميبينيم بسيار با اقبال مواجه شده است. در واقع در صورت رعايت ضوابط بورس و شفاف سازي مناسب و مديريت سرمايه و ريسک بهينه نظر به مقبوليت حوزه سينما پيش بيني ما مطلوب است. از طرفي اينکه بخش خصوصي در اين صندوق سرمايهگذاري کند؛ مشکلات اقتصادي کشور مربوط به همه حوزههاست چه در توليد و چه در خدمات.
به هر حال سينما در حال حاضر کمتر دچار اين تنشها شده و مردم براي اوقات فراغت خود به سينما مراجعه کرده و فيلم تماشا ميکنند، آيين فيلم ديدن نيز باعث فروش هرچه بهتر آن ميشود. در نهايت اين نوع سرمايهگذاري براي سرمايهگذارها جذاب است. به هر حال بايد صبر کرد و نتيجه کار را ديد. البته اينجا بايد اشاره کنم که سرمايهگذاراني که در صندوقهاي خطرپذير سرمايهگذاري ميکنند، هوش اقتصادي برتري نسبت به ساير سرمايهگذاران عمومي خواهند داشت و با شيوههاي اين صندوقها آشنايي دارند. در واقع بايد در نظر داشت که به طور کلي سرمايهگذاري جسورانه به وسيله اشخاص و سرمايهگذاران حرفهاي و با تجربه صورت خواهد گرفت و علاقهمندان عام ندارد و به شکل سرمايهگذاري در حوزههاي ديگر نيست. اميدواريم با راه اندازي اين صندوق سرمايهگذاري و استفاده از ساير ابزارها مانند انتشار اوراق و يا پذيره نويسي شرکتهاي سينمايي در بازار سرمايه و با تجميع و سرمايههاي کلان و خرد و سرمايهگذاري آن در حوزههاي مناسب، اتفاقات خوبي براي اقتصاد سينماي ايران رقم بخورد.
شما در صحبتهايتان از استفاده فضاي مجازي و افزايش VODها صحبت کرديد و انرژي جوانان. آيا فارابي و سازمانهاي مشابه که بودجه دولتي دريافت ميکنند رقيب رسانههاي تازه نيستند؟
بنياد فارابي هيچ وقت در مقابل بخش خصوصي قرار ندارد و همواره در کنار آنها گام خواهيم برداشت. ما شيوهنامهاي در دست اجرا داريم که در حال ارزيابيهاي حقوقي آن هستيم که بتوانيم از کسب و کارهاي نوپا به ويژه در عرصه فضاي مجازي و سينما حمايت کنيم تا استارتآپهاي سينمايي شکل بگيرند. هرچند با نبود اين ابزار تا امروز بخش خصوصي فعاليتها و دستاوردهاي خوبي در اين حوزه داشته و ارزش آفريني خوبي در اکوسيستم کارآفريني سينما در حال شکلگيري است اما به عنوان حامي به دنبال راهکارهايي هستيم که بتوانيم با حداقل حضور، بيشتر خدمات و شرايط را براي بخش خصوصي و حضور موثر آن در شکلگيري اين جريان فراهم کنيم. در جهان حاضر، فضاي مجازي و پلتفرمهاي نوين آرام آرام جايگزين ديويديها و منابع تکثير آفلاين ميشوند، اما سهم و تلاش بنياد فارابي فقط به جهت حمايت بخش خصوصي است. بنياد فارابي در طول سالهايي که در خدمت سينما بوده نه تنها رقيب بخش خصوصي نبوده بلکه هميشه تلاش کرده تا از بخش خصوصي حمايت کند.
امسال برخي از سينماگران از نحوه مشارکت فارابي در ساخت فيلمها گله داشتند. آيا ساز و کار جديد فارابي در ساخت فيلمها کارآمد بوده؟ درصد سرمايهگذاري در فيلمها بر چه اساسي تعيين ميشوند؟
شايد برخي از فيلمسازان در رابطه با نحوه مشارکت گلايه دارند و اين اشخاص، کساني هستند که معمولا در طول سالهاي گذشته وام هاي را دريافت کرده و در موعد مقرر به بنياد عودت ندادهاند و متاسفانه همچنان براي دريافت اين مبالغ با ايشان در چالش هستيم. به نظر ميرسد اين ساز کار خوب بوده است. در طول سال 96 به اين جمع بندي رسيديم که اين شيوه نتيجه خوبي داده است. فارابي با تکيه بر انديشه خبرگان سينمايي و کارشناسان فرهنگي، مصرانه روي نهضت توليد محتوا و موضوعات کاملا فرهنگي تمرکز دارد و خواهد داشت. بديهي است بر همين مبنا، حضور يا عدم حضورمان در پروژهها، تعريف سنجيدهتر و دقيقتري داشته باشد. بالطبع، خروجي چنين سياستگذارياي، ممکن است اسباب گلهگذاري برخي از دوستانمان را فراهم کند که البته، گفتوگوهاي ما با ايشان، قطعاً اقناعي خواهد بود. شوراهاي تخصصي فرهنگي از يکسو و شوراي توليد بنياد از سوي ديگر، با حضور سازندگان آثار، نسبت به ميزان مشارکت تصميمگيري ميکنند.
امسال بنياد فارابي چند فيلم در جشنواره فجر داشت؟
از طرف فارابي در سي و ششمين جشنواره فيلم فجر شش فيلم حضور داشتند که عبارتند از: شعلهور، سرو زير آب، امپراطور جهنم، کار کثيف، فيلشاه و ماهورا.
تکليف سرمايهگذاريهاي ضرر ده فارابي در آثار سينمايي چيست؟ آيا هزينهها به خزانه دولت برميگردد؟
وقتي بنياد فارابي تصميم به سرمايهگذاري در پروژهاي ميگيرد همه تلاش خود را (چه به لحاظ ريالي، معنوي و وضعيت منطقهاي) ميکند تا شرايط سينماي کشور را به بهترين شکل ممکن به نمايش بگذارد. شايد بنياد فارابي گاهي اوقات در برخي از پروژهها از جمله دفاع مقدس از نظر ريالي دچار ضرر شود. اما اعتباري که اين پروژهها در سطح منطقهاي و در سطح کشور به سينما و سازندگان اين گونه آثار ميدهد خيلي بيشتر از آن است که بتوان قيمت گذاري کرد. البته طبيعي است که هزينههاي مازاد بايد به خزانه عودت شود.
شما از ماموريت فارابي در تجهيز زيرساختهاي سينما صحبت کرديد. آيا بهتر نيست کمکها يا اصطلاحا يارانه دولتي تماماً صرف ساخت امکانات سختافزاري سينما شود و سرمايهگذاري در فيلمها به بخش خصوصي واگذار شود؟
پاسخ اين سوال شما، متوجه سياستهاي کلانتري خواهد بود که سازمان سينمايي کشور برنامهريزي و طراحي ميکند. اما آنچه که در حيطه ماموريتهاي بنياد، مصوب و ابلاغ ميشود؛ حکايت از آن دارد که اولويتهاي مربوط به ايدهپردازي، طراحي فيلمنامه و نهايتاً ساخت آثار، با تکيه بر انديشههاي انساني از سوي خود سينماگران انجام شود. بنياد نيز، نه مقابل ايشان، بلکه همدوش آن عزيزان، نسبت به اهميت موضوعات، اقدامات راهگشايي را انجام ميدهد.